سلام بر بهترین دوسته عزیزم.................زباله هارو تو سطل آشغال می ریزم
خوبی عزیزم؟ چه خبر؟ خوش میگذره؟
من که به خوبیه تو خوبم..........
باز اومدم با چرتو پرتام سرتو درد بیارم

امروز می خوام یه خاطره کوچمولو از اول دبستان واست تعریف کنم:
یادش بخیر چقدر خوشحال بودیم که می خواستیم بریم اول دبستان .هیچ وقت فکر نمی کردم یکی از جالبترین
خاطره هام ماله اول دبستانم بشه.من کلاس اول پایین ترین نمره ای که تا به حال گرفتم، گرفتم.
============================= 16===============================
آره این پایین ترین نمره ای بود که تا حالا گرفتم.دقیقا یادمه.املاء بود.هیچ وقت یادم نمی ره هیچ وقت.
من ردیف آخر نشسته بودم معلم(خانم عزیزی) داشت املاهارو تصحیح می کرد بعد اسم هرکسو که می خوند ،
میرفت دفترشو می گرفت.اسم منو که خوند از همونجا دفترو پرت کرد تو صورتم
.اون روز خیلی گریه کردم اما الان
که بهش فکر می کنم کلی خندم می گیره
خب عزیزم ببخش دیگه باید برم شاید تا خیلی وقت دیگه نیام...1 هفته...1 ماه ...2 ماه یا...........
خیلی دلم واست تنگ می شه
خداحافظ.........دوست دارم


نظرات شما عزیزان: